شهرستان تفرششهرستان مصفاي تفرش ( Tafresh) واقع در استان مر کزي در 222 کيلومتري جنوب غربي تهران در مختصات جغرافيايي 34 درجه و 41 دقيقه عرض شمالي و 50 درجه طول شرقي از گرينويچ و در ارتفاع 1878 متر از سطح درياهاي آزاد در دامنه كوه هاي تفرش به صورت ته يك كاسه واقع و به وسيله ارتفاعات كاملاً احاطه شده است. شهرستان تفرش از ديدگاه تقسيمات کشوري داراي دو بخش است به نام بخش مرکزي به مرکزيت شهر تفرش ( Tafresh) و بخش فراهان ( Farahan) به مرکزيت شهر فرمهين.
وجه تسميه تفرش:در خصوص علت نام گذاري تفرش به اين نام در منابع مختلف تعاريف مختلفي درج شده است که صحت و سقم آنها مشخص نيست. در اينجا تمامي آنها درج شده است:1- نام تفرش (Tafresh) در اصل به معني جايگاه فرشتگان و امشاسپندان و از واژه طبرس، تپرش و طفرش گرفته شده است که سابقه تاريخي آن به قرن سوم هجري مي رسد.2- در مورد وجه تسميه تفرش (Tafresh) به اين اسم، مولانا مير محمد صادق تفرشي (در ديوان سرخوش بر اساس نظرات ميرزا زين العابدين شيرازي)، يکي از حکما و فضلاي اين ناحيه در تاريخ منظومه خود چنين نوشته است: " تفرش را آرش كمانگير، که در زمان منوچهر يکي از پهلوانان نامي به شمار مي آيد و قصه تير افکندن او در مصاف با منوچهر و افراسياب افسانه معروفي است بنياد نهاده و به اسم خود (آرش) معروف نموده و به مرور ايام آرش به نام هاي گبرش، طبرش، طبرس، تپرش و سپس به تفرش تبديل شده است."تغيير اوليه نام از آرش به گبرش آنچه در افواه عوام مي باشد بدين علت بوده است که چون در آن منطقه در زمان هاي سابق زرتشتي ها (گبر ها) در آن زندگي مي کرده اند لذا نام شهر از آرش به گبرش تبديل و بعداً به تدريج تغيير يافته تا به تفرش رسيده است.3- اين شهر را در گذشتههاي دور طبرس و سپس طبرش ميناميده اند و از قرن ششم هجري قمري، تاكنون تفرش خوانده مي شود. 4- در آثار جغرافيايي اسلامي به نامهاي طبرس، طبرش، تبرس، تبرش، تپرش آمده است. 5- «س» و «شين» آخر اين واژه براي نسبت است، چنانكه در تاريخ بيهقي، آمده است: «طبس و اين تبش است به حكم چشمه آب گرم كه آن جا باشد آن را اين نام نهادهاند و طبش مينوشتهاند...» 6- بعضي تاريخنگاران و همچنين مردم عامي بر اين باورند كه چون پيش از اسلام و در دوران نخستين اسلامي، گبرها يا زرتشتيان در اين ناحيه و نواحي پيرامون آن از جمله فراهان و آشتيان، سكونت داشتهاند، اين شهر را «گبرش» ناميدهاند. 7- از مقطعه بن مقفع روايت شده كه اراضي تفرش را طبرش بن همدان بنا كرده و به آبادسازي آن فرمان داده است. 8- ابراهيم دهگان از تفرش به نامهاي تبرس، تپرس، تپرش ياد كرده و بر اين باور بوده است كه ريشه اصلي اين واژگان «تپور» يا «تاپور» يعني ساكنان پيشين نواحي شمالي ايران است كه با علامت «ستان» به معناي جايگاه تركيب شده و سرزمين تپورهاست. 9- واژه تفرش از دو پاره «تف» به معني ، گرمي و گرما و «رش» يعني چكيدن آب چشمه، باران اندك، ريختن آب چشمه و رودخانه تشكيل شده است. 10- واژگان طبرس، طبرش، تبرس و تفرش به معناي چشمه يا آب گرم است و و از آنجا كه در پارهاي نقاط تفرش كه داراي رگههاي آهكي است، آب معدني آميخته با گاز، با فشار از آن خارج ميشود، دليل نامگذاري اين شهر به «تفرش» مي تواند وجود چشمههاي آب گرم پيرامون آن باشد.
عکس: مهدي حبيبي
شرايط اقليمي و طبيعي تفرش:در صفحه 82 كتاب "بررسي آثار تاسيس دانشگاه در تفرش" مي خوانيم:« تفرش (Tafresh) از نظر اقليمي و طبيعي به گونه اي است تا در كنار نبود تاسيسات صنعتي بزرگ و بركنار از جاده هاي ترانزيتي داراي آرامش فضايي لازم براي آموزش به ويژه تحقيقات باشد. ميرزا زين العابدين فرزند حاجي ميرزا محمدرضا حكيم شيرازي در مقدمه ديوان سرخوش مي نويسد:«تفرش ( Tafresh) جلگه اي است كه از هر طرف كوه آنرا احاطه كرده و في الحقيقه قلعه اي است خدا آفرين از سنگ خارا كه جبال شامخه در جوانب آم حكم سور و بارو دارد و بدون عبور از گردنه ها و پيمودن كتلها وصول به آن محال مي باشد. اين جلگه كه طول آن كمتر از سه فرسخ و عرضش بيش از يك فرسخ است در 25 فرسخي تهران واقع در جنوب غربي آن است و مسافت تفرش تا شهر قم دو منزل كاروان است كه تقريباً چهارده فرسخ باشد و همچنين مسافت از تفرش تا سلطان آباد (اراک کنوني) ده فرسخ است و جز گردنه نقره كمر كه عبور از آن خالي از صعوبت نيست بقيه راه آن هموار و مسطح و از تفرش تا آشتيان و گركان هم بيش از دو فرسخ نمي باشد. تفرش از ييلاقات ممتاز عراق (معرب اراك) محسوب و لطف و اعتدال هواي آن به كمال و مياه قنوات چشمه سارهاي آن را براي تبريز به يخ حاجتي نيست. فواكه و اثمار آن جز انار كه به علت سردي هوا نشوو نمائي ندارد همه خوب و مرغوبند. مغز بادام و گردو و كشمش سبز و سنجد و قيسي آن كه خشكبار محسوب است به ممالك خارجه حمل مي نمايند و مي توان گفت به اقصي بلاد مي برند. تنباكو، سبزيجات و بقولات و محصول جاليزش نيكوست. اما غله يعني گندم و جو كفايت سكنه و اهالي را نمي كند و بايد از اطراف و حوالي تدارك آذوقه براي خود بنمايد.شكار صحرائي آنجا تيهو، كبوتر، بلدرچين، قمري، سار، خرگوش، مرغ آبي، كبك، بز، ميش فراوان است.معدن نمك و گچ و از قرار مذكور معدن سرب و آهن و نقره در كوه هاي آن يافت مي شود.آب و هوا روح و صفا و ساير شرايط زندگاني و حسن منظر از اين خوبتر متصور نيست، و الحق جاي تفرج و تعيش و كامراني است و هر كس در فصل بهار از فراز كوه جلگه تفرش را ديده باشد داند كه بهشتي مجسم است و ثاني اثنين باغ ارم و در گلستانها نواي بلبل و قمري و سار و در بوستانها غوغاي صلصل و تذرو و هزار برزبر شاخسار و پيرامون گلزار هوش زداي اهل ذوق است و بادبزن آتش شوق.اغلب اراضي تفرش مشجر است و باغات باثمر.»در صفحه 35 كتاب جغرافياي تاريخي تفرش نوشته شده: "مردم تفرش صاحب ذوق و ذكا و دانش و دها مي باشند. همه به تحصيل كمال راغب و رفعت و مزيت را طالب، حتي اولاد دهاقين پس از فراغ از شيار و شخم و افشاندن بذر و تخم به نوشتن و خواندن مشغول شوند. و به راه بطالت و كسالت نروند. معروفست مادرها از همان عهد مهد چون با فرزتدان سخن مي رانند آنها مستوفي و وزير پيشكار خطاب مي نمايند." همچنين در صفحه 87 كتاب "بررسي آثار تاسيس دانشگاه در تفرش" مي خوانيم: «بعضي از رجال نامي ايران اين منطقه عبارتند از: · شيخ طبرسي (صاحب تفسير مجمع البيان) · ميرزا بزرگ قائم مقام · ميرزا تقي خان اميركبير · نظامي · ميرزا عبدالعظيم قريب گركاني · اديب الممالك فراهاني · ابوالقاسم سحاب · حاج ميرزا حسن آشتياني · خواجه نصيرالدين طوسي · دكتر محمود حسابيدر شرح حال ابوالقاسم سحاب مي نويسند ابوالقاسم در همان تفرش فراگرفتن مقدمات زبان فرانسه را نيز آغاز كرد و براي تعليم، بعضي دختران اعيان و سادات تفرش به اندرون خانه آنها رهنمون شد و براي اولين بار مكتب دخترانه اي در تفرش بنياد نهاد كه شايد نخستين مكتب دخترانه در ايران باشد. مقام معظم رهبري در سخنان خود در فرمودند كه جد سوم پدري ما آدم خوش قامتي از تفرش بودند كه به خامنه آذربايجان مهاجرت و در آنجا با خانواده خياباني وصلت مي نمايد. وضعيت جغرافيايي:اين شهرستان در داخل حوضه ابريز رودخانه ابکمر به ارتفاع 1900متر از سطح درياي آزاد قرار دارد و از طريق رشته کوه مرکزي ايران از سمت شرق جنوب و غرب محصور ست و با شيب تندي به دره پر اب قره چاي ختم مي شود. تفرش در حال حاضر عبارت است از دو قصبه آباد و روستاهاي متعلق به آن، كه نام يكي «فم» و ديگري «طرخوران» است و از مهمترين و برجستهترين آثار باستاني آن ميتوان به امامزاده زيدبن قاسم، كوهك تفرش، امامزاده احمد كوهي و برج شيشه، بقعه ابوالعلي مهدي، امامزاده محمد و مسجد جامع ششناو، اشاره كرد. شهر تفرش، از يك سو در منطقه غربي استان قم و از سوي ديگر در فاصله 119 كيلومتري شمال شرقي اراك قرار گرفته است. جمعيت آن در يک منبع 56450 نفر ذکر شده است. وب سايت دانشگاه اراک 52227 را ذکر کرده است و در سالنامه تفرش جمعيت تفرش و حومه در زير جمعيت شهرستان تفرش و شهرستان آشتيان به همراه جمعيت روستايي و شهري به تفکيک درج کرده است.
جمعيت شهري
مساحت تفرش 3735 کيلومتر مربع است. مرکز آن شهر تفرش(ترخوران-فم) است که محله هاي دامرز؛ کوکان؛ دنيجرد؛ طاد؛ الويجان؛ قلعه قدس؛ محين اباد و کوهين جزء محلات شهر محسوب مي شوند.جمعيت شهر تفرش بالغ بر 11879نفر است اين شهرستان شامل دو بخش مرکزي و فراهان است و از شمال به ساوه از خاور به قم از جنوب به اراک و از باختر به استان همدان محدود مي شود. آب و هواي تفرش معتدل کوهستاني با زمستان هاي سرد و پر برف و تابستان هاي ملايم است.ميانگين درجه دماي تفرش، در تابستان 2/19 و در زمستان 4/6 گزارش شده است. متوسط حداكثر و حداقل دماي اين شهر در تابستان 33 درجه و 2/5- درجه سانتيگراد در زمستان مي باشد.معدل بارندگي سالانه ميزان بارندگي ساليانه آن بين 3/254 ميليمتر و 3/287 ميليمتر مي باشد. كه نشان دهنده نزولات جوي مناسب مي باشد. و ايام يخبندان آن 73 روز ميباشدبلند ترين کوه آن کوه کلاهه؛ کوه دره قاسم کوشه؛ گردنه تهران؛ قله بندير؛ گندم کوه؛ ورمنار؛ دو برادران؛ گرم آسمان؛ گوه گر و ... رود هايش رود خلچان؛ اب کمر؛ قره چاي آردين و رود خانه بن دريان است.گويي همه عناصر طبيعي در کارند ؛ تا طبيعت اين منطقه به روحبخشي نسيم کوهستان گردد و رود و کوه و چشمه اش؛ سر منشا زلاليت مردم دانش پرور آن. ديدنيهاي تفرش منبع: بررسي آثار تاسيس دانشگاه در تفرش، مهندس غلامرضا حيدري منبع: سالنامه انجمن تفرشي ها منبع: http://www.uan.ir/news/Print/?id= 1402
وجه تسميه تفرش:در خصوص علت نام گذاري تفرش به اين نام در منابع مختلف تعاريف مختلفي درج شده است که صحت و سقم آنها مشخص نيست. در اينجا تمامي آنها درج شده است:1- نام تفرش (Tafresh) در اصل به معني جايگاه فرشتگان و امشاسپندان و از واژه طبرس، تپرش و طفرش گرفته شده است که سابقه تاريخي آن به قرن سوم هجري مي رسد.2- در مورد وجه تسميه تفرش (Tafresh) به اين اسم، مولانا مير محمد صادق تفرشي (در ديوان سرخوش بر اساس نظرات ميرزا زين العابدين شيرازي)، يکي از حکما و فضلاي اين ناحيه در تاريخ منظومه خود چنين نوشته است: " تفرش را آرش كمانگير، که در زمان منوچهر يکي از پهلوانان نامي به شمار مي آيد و قصه تير افکندن او در مصاف با منوچهر و افراسياب افسانه معروفي است بنياد نهاده و به اسم خود (آرش) معروف نموده و به مرور ايام آرش به نام هاي گبرش، طبرش، طبرس، تپرش و سپس به تفرش تبديل شده است."تغيير اوليه نام از آرش به گبرش آنچه در افواه عوام مي باشد بدين علت بوده است که چون در آن منطقه در زمان هاي سابق زرتشتي ها (گبر ها) در آن زندگي مي کرده اند لذا نام شهر از آرش به گبرش تبديل و بعداً به تدريج تغيير يافته تا به تفرش رسيده است.3- اين شهر را در گذشتههاي دور طبرس و سپس طبرش ميناميده اند و از قرن ششم هجري قمري، تاكنون تفرش خوانده مي شود. 4- در آثار جغرافيايي اسلامي به نامهاي طبرس، طبرش، تبرس، تبرش، تپرش آمده است. 5- «س» و «شين» آخر اين واژه براي نسبت است، چنانكه در تاريخ بيهقي، آمده است: «طبس و اين تبش است به حكم چشمه آب گرم كه آن جا باشد آن را اين نام نهادهاند و طبش مينوشتهاند...» 6- بعضي تاريخنگاران و همچنين مردم عامي بر اين باورند كه چون پيش از اسلام و در دوران نخستين اسلامي، گبرها يا زرتشتيان در اين ناحيه و نواحي پيرامون آن از جمله فراهان و آشتيان، سكونت داشتهاند، اين شهر را «گبرش» ناميدهاند. 7- از مقطعه بن مقفع روايت شده كه اراضي تفرش را طبرش بن همدان بنا كرده و به آبادسازي آن فرمان داده است. 8- ابراهيم دهگان از تفرش به نامهاي تبرس، تپرس، تپرش ياد كرده و بر اين باور بوده است كه ريشه اصلي اين واژگان «تپور» يا «تاپور» يعني ساكنان پيشين نواحي شمالي ايران است كه با علامت «ستان» به معناي جايگاه تركيب شده و سرزمين تپورهاست. 9- واژه تفرش از دو پاره «تف» به معني ، گرمي و گرما و «رش» يعني چكيدن آب چشمه، باران اندك، ريختن آب چشمه و رودخانه تشكيل شده است. 10- واژگان طبرس، طبرش، تبرس و تفرش به معناي چشمه يا آب گرم است و و از آنجا كه در پارهاي نقاط تفرش كه داراي رگههاي آهكي است، آب معدني آميخته با گاز، با فشار از آن خارج ميشود، دليل نامگذاري اين شهر به «تفرش» مي تواند وجود چشمههاي آب گرم پيرامون آن باشد.
عکس: مهدي حبيبي
شرايط اقليمي و طبيعي تفرش:در صفحه 82 كتاب "بررسي آثار تاسيس دانشگاه در تفرش" مي خوانيم:« تفرش (Tafresh) از نظر اقليمي و طبيعي به گونه اي است تا در كنار نبود تاسيسات صنعتي بزرگ و بركنار از جاده هاي ترانزيتي داراي آرامش فضايي لازم براي آموزش به ويژه تحقيقات باشد. ميرزا زين العابدين فرزند حاجي ميرزا محمدرضا حكيم شيرازي در مقدمه ديوان سرخوش مي نويسد:«تفرش ( Tafresh) جلگه اي است كه از هر طرف كوه آنرا احاطه كرده و في الحقيقه قلعه اي است خدا آفرين از سنگ خارا كه جبال شامخه در جوانب آم حكم سور و بارو دارد و بدون عبور از گردنه ها و پيمودن كتلها وصول به آن محال مي باشد. اين جلگه كه طول آن كمتر از سه فرسخ و عرضش بيش از يك فرسخ است در 25 فرسخي تهران واقع در جنوب غربي آن است و مسافت تفرش تا شهر قم دو منزل كاروان است كه تقريباً چهارده فرسخ باشد و همچنين مسافت از تفرش تا سلطان آباد (اراک کنوني) ده فرسخ است و جز گردنه نقره كمر كه عبور از آن خالي از صعوبت نيست بقيه راه آن هموار و مسطح و از تفرش تا آشتيان و گركان هم بيش از دو فرسخ نمي باشد. تفرش از ييلاقات ممتاز عراق (معرب اراك) محسوب و لطف و اعتدال هواي آن به كمال و مياه قنوات چشمه سارهاي آن را براي تبريز به يخ حاجتي نيست. فواكه و اثمار آن جز انار كه به علت سردي هوا نشوو نمائي ندارد همه خوب و مرغوبند. مغز بادام و گردو و كشمش سبز و سنجد و قيسي آن كه خشكبار محسوب است به ممالك خارجه حمل مي نمايند و مي توان گفت به اقصي بلاد مي برند. تنباكو، سبزيجات و بقولات و محصول جاليزش نيكوست. اما غله يعني گندم و جو كفايت سكنه و اهالي را نمي كند و بايد از اطراف و حوالي تدارك آذوقه براي خود بنمايد.شكار صحرائي آنجا تيهو، كبوتر، بلدرچين، قمري، سار، خرگوش، مرغ آبي، كبك، بز، ميش فراوان است.معدن نمك و گچ و از قرار مذكور معدن سرب و آهن و نقره در كوه هاي آن يافت مي شود.آب و هوا روح و صفا و ساير شرايط زندگاني و حسن منظر از اين خوبتر متصور نيست، و الحق جاي تفرج و تعيش و كامراني است و هر كس در فصل بهار از فراز كوه جلگه تفرش را ديده باشد داند كه بهشتي مجسم است و ثاني اثنين باغ ارم و در گلستانها نواي بلبل و قمري و سار و در بوستانها غوغاي صلصل و تذرو و هزار برزبر شاخسار و پيرامون گلزار هوش زداي اهل ذوق است و بادبزن آتش شوق.اغلب اراضي تفرش مشجر است و باغات باثمر.»در صفحه 35 كتاب جغرافياي تاريخي تفرش نوشته شده: "مردم تفرش صاحب ذوق و ذكا و دانش و دها مي باشند. همه به تحصيل كمال راغب و رفعت و مزيت را طالب، حتي اولاد دهاقين پس از فراغ از شيار و شخم و افشاندن بذر و تخم به نوشتن و خواندن مشغول شوند. و به راه بطالت و كسالت نروند. معروفست مادرها از همان عهد مهد چون با فرزتدان سخن مي رانند آنها مستوفي و وزير پيشكار خطاب مي نمايند." همچنين در صفحه 87 كتاب "بررسي آثار تاسيس دانشگاه در تفرش" مي خوانيم: «بعضي از رجال نامي ايران اين منطقه عبارتند از: · شيخ طبرسي (صاحب تفسير مجمع البيان) · ميرزا بزرگ قائم مقام · ميرزا تقي خان اميركبير · نظامي · ميرزا عبدالعظيم قريب گركاني · اديب الممالك فراهاني · ابوالقاسم سحاب · حاج ميرزا حسن آشتياني · خواجه نصيرالدين طوسي · دكتر محمود حسابيدر شرح حال ابوالقاسم سحاب مي نويسند ابوالقاسم در همان تفرش فراگرفتن مقدمات زبان فرانسه را نيز آغاز كرد و براي تعليم، بعضي دختران اعيان و سادات تفرش به اندرون خانه آنها رهنمون شد و براي اولين بار مكتب دخترانه اي در تفرش بنياد نهاد كه شايد نخستين مكتب دخترانه در ايران باشد. مقام معظم رهبري در سخنان خود در فرمودند كه جد سوم پدري ما آدم خوش قامتي از تفرش بودند كه به خامنه آذربايجان مهاجرت و در آنجا با خانواده خياباني وصلت مي نمايد. وضعيت جغرافيايي:اين شهرستان در داخل حوضه ابريز رودخانه ابکمر به ارتفاع 1900متر از سطح درياي آزاد قرار دارد و از طريق رشته کوه مرکزي ايران از سمت شرق جنوب و غرب محصور ست و با شيب تندي به دره پر اب قره چاي ختم مي شود. تفرش در حال حاضر عبارت است از دو قصبه آباد و روستاهاي متعلق به آن، كه نام يكي «فم» و ديگري «طرخوران» است و از مهمترين و برجستهترين آثار باستاني آن ميتوان به امامزاده زيدبن قاسم، كوهك تفرش، امامزاده احمد كوهي و برج شيشه، بقعه ابوالعلي مهدي، امامزاده محمد و مسجد جامع ششناو، اشاره كرد. شهر تفرش، از يك سو در منطقه غربي استان قم و از سوي ديگر در فاصله 119 كيلومتري شمال شرقي اراك قرار گرفته است. جمعيت آن در يک منبع 56450 نفر ذکر شده است. وب سايت دانشگاه اراک 52227 را ذکر کرده است و در سالنامه تفرش جمعيت تفرش و حومه در زير جمعيت شهرستان تفرش و شهرستان آشتيان به همراه جمعيت روستايي و شهري به تفکيک درج کرده است.
جمعيت شهري
مساحت تفرش 3735 کيلومتر مربع است. مرکز آن شهر تفرش(ترخوران-فم) است که محله هاي دامرز؛ کوکان؛ دنيجرد؛ طاد؛ الويجان؛ قلعه قدس؛ محين اباد و کوهين جزء محلات شهر محسوب مي شوند.جمعيت شهر تفرش بالغ بر 11879نفر است اين شهرستان شامل دو بخش مرکزي و فراهان است و از شمال به ساوه از خاور به قم از جنوب به اراک و از باختر به استان همدان محدود مي شود. آب و هواي تفرش معتدل کوهستاني با زمستان هاي سرد و پر برف و تابستان هاي ملايم است.ميانگين درجه دماي تفرش، در تابستان 2/19 و در زمستان 4/6 گزارش شده است. متوسط حداكثر و حداقل دماي اين شهر در تابستان 33 درجه و 2/5- درجه سانتيگراد در زمستان مي باشد.معدل بارندگي سالانه ميزان بارندگي ساليانه آن بين 3/254 ميليمتر و 3/287 ميليمتر مي باشد. كه نشان دهنده نزولات جوي مناسب مي باشد. و ايام يخبندان آن 73 روز ميباشدبلند ترين کوه آن کوه کلاهه؛ کوه دره قاسم کوشه؛ گردنه تهران؛ قله بندير؛ گندم کوه؛ ورمنار؛ دو برادران؛ گرم آسمان؛ گوه گر و ... رود هايش رود خلچان؛ اب کمر؛ قره چاي آردين و رود خانه بن دريان است.گويي همه عناصر طبيعي در کارند ؛ تا طبيعت اين منطقه به روحبخشي نسيم کوهستان گردد و رود و کوه و چشمه اش؛ سر منشا زلاليت مردم دانش پرور آن. ديدنيهاي تفرش منبع: بررسي آثار تاسيس دانشگاه در تفرش، مهندس غلامرضا حيدري منبع: سالنامه انجمن تفرشي ها منبع: http://www.uan.ir/news/Print/?id= 1402
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر